ما همگی میدانیم و من نیز میدانم که الگوی فرزندم هستم. هر طور رفتار کنم او نیز یاد میگیرد. دیشب متنی را میخواندم که میگفت:
🌼 با نوجوانتان با احترام برخورد کنید تا او نیز با شما با احترام متقابل رفتار کند.
🌼کلماتی مثل لطفاً و ممنونم وردِ زبانتان باشد.
🌼به او ابراز محبت کنید و روزی دوازده بار او را در آغوش بگیرید.
پسرم ده ساله است و در بدو ورود به سن نوجوانی است. من تصمیم گرفتم مواردی را که مطالعه کردهام به کار ببرم و نتیجهاش را در فرزندانم ببینم.
صبح قبل از اینکه بچهها بیدار شوند از خواب بیدار شدم و یک کاغذ رنگی قرمز برداشتم و آن را به شکل قلب بُرش زدم و رویش نوشتم(تو بهترین پسر/دختر دنیایی! از طرف مامانی). میتوانستم شوق خواندن این جمله را در چشمانشان ببینم.
قصد داشتم روزی دوازده بار آنها را در آغوش بگیرم ولی فقط سه بار موفق شدم. باز هم برای شروع خوب بود.
همیشه وقتی کاری بر خلاف میل من انجام میدهند از کوره در میروم ولی این بار کنار پسرم نشستم و آرام در گوشش گفتم: «مامانی! دوست دارم هر وقت میخوای از گوشی من استفاده کنی، اجازه بگیری.»
امروز سعی کردم هر چه از آنها میخواستم اولش کلمهی لطفاً را اضافه کنم. مثلاً یکبار گفتم: «لطفا اتاقتو مرتب کن.» و بعدش ازش تشکر کردم.
من امروز معجزه کلمات را دیدم. در اصل کلمات کارهایم را راه انداختند.
آخرین دیدگاهها