یک جرعه حس و حال خوب
این روزها درگیر این موضوع هستم. قلبم با ذهنم چه تفاوتی دارد؟ همه میدانیم که ذهن جای مغز است و استدلال میکند. خیلی منطقی است؛ ولی قلب جایگاه و
توپ و توت
توپ شوت شد سمت آسمان رفت و رفت و رفت تا رسید به آن آن، چه بود؟ چه بود؟ یک درخت توت هم سیاه بود هم شیرین و خوب
بچه لاکپشتِ دریاچه
آرام درون آب دریاچه دست و پا میزدم و جلو میرفتم. خانهی ما داخل یک دریاچه مصنوعی است. کاش توی دریا بود. اطرافم همیشه چند تا ماهی قرمز کوچک
قصه
به نام خدا موضوع: دفاع از حق خود نام داستان: نویسنده: فاطمه لطیفی تاریخ:۱۴۰۳/۱/۱۶ یکی بود، یکی نبود. خدا بود و هیچکس نبود. توی پر رفتوآمدترین خیابون
این دم چه فایدهای داره؟
نام داستان: این دُم چه فایدهای داره؟ موضوع: دفاع از حق خود نویسنده: فاطمه لطیفی در یک جنگل سرسبز و پر از دار و درخت، حیونای مختلفی زندگی
آشیانه
تخمهای چرخ ریسک را از لانهاش خارج کردم و در برف تا مدرسه دویدم. صدای قدمهایم سنگها را از کوه غلتاند و تبدیل به خاک کرد. مادر چرخ ریسک
دستهها
- بیشیله پیله (۱)
- تأملات من (۱۴)
- داستان های کوتاه (۲۲)
- سخن بزرگان (۱)
- شعرها (۵)
- فواید کتابخوانی (۱)
- معرفی کتاب (۳)
- مقالات (۱)
- نقد و بررسی ها (۱)
- نوشتههای من (۴۰)
آخرین دیدگاهها